کنترل "نمایشخانگی" را سیما دست میگیرد یا ساترا؟
تاریخ انتشار: ۱۸ تیر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۵۶۴۰۸۸
تسنیم نوشت: بحث سر واگذاری صدور مجوز ساخت سریال در شبکه نمایش خانگی بالا گرفته است، یکسری از آن طرف و یکسری از این طرف، توئیت و یادداشت مینویسند و همدیگر را مورد تحلیل قرار میدهند. تلویزیونیها برای سریالسازان خانگی مینویسند "چرا آنقدر با این لاکچریبازیها و فضای لوکس سریالهایتان به فرهنگ و سبک زندگی مردم لطمه زدهاید؟"، آن طرف هم میگویند و مینویسند که "تلویزیون در سریالهای خودش درمانده است و نمیتواند به آن دوران درخشان و طلایی سابقِ خودش برگردد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
دستمزدهای سرسامآور
در سریالهای نمایش خانگی بیشتر و در مجموعههای تلویزیونی کمتر، مشکلِ محتوایی دارند. در خانگیها با سبکی زندگی مواجه میشویم که خیلی دورتر از فضای خانوادههای ایرانی است و در تلویزیون با مشکلات و فقدانهای فیلمنامهای مواجهیم. کاربلدهایی که کنار نشستهاند و فیلمنامهنویسان، تهیهکنندگان، بازیگران و حتی بعضاً کارگردانان تازهواردی به میدان آمدهاند که آزمون و خطاهایشان برای سازمان صداوسیما مشکلساز شده است. البته در این میان مدیران هم آنطور که باید و شاید، مشرفِ بر این عرصه ورود نکردهاند! اما با این تفاصیل ضربههای مهلکِ ضدفرهنگی را سریالهای خانگی متموّل به خانوادهها وارد کردهاند و از طرفی دستمزدهای هنگفت بازیگرانش همه را به مضیقه انداختهاند که چطور در میدانِ ساخت فیلم وارد شوند وقتی بازیگری طلبِ دستمزدهای میلیاردی میکند، حتی سینماگران بسیار شناختهشدهای هم این درد را فریاد کردهاند که "با این وضع نمیتوان کار دندانگیری تولید کرد مگر اینکه مثل برخی دیگر بهسراغِ سرمایههای مشکوک برویم."
رگولاتوری محتوا/ "ساترا" یا "معاونت سیما"!
حالا قرار است این مسئولیت دست به دست شود و سریالسازان خانگی برای گرفتن پروانه ساخت و نمایش به ساختمان دیگری غیر از وزارت ارشاد و معاونت سینمایی مراجعه کنند. برخی میگویند کنترل را "ساترا" بهدست میگیرد، برخی این مسئولیت را محتملتر، از آنِ معاونت سیما میدانند. در این بین گمانهزنیهایی هم برای معاونت فضای مجازی صداوسیما میشود که دور از ذهن است. باید دید رگولاتوری محتوا را کدام بخش صداوسیما بهدست میگیرد؛ شنیدهها حاکی از آن است که واگذاری مسئولیت به صداوسیما قطعی است فقط باید منتظر بمانیم کدام بخش این مسئولیت را بهعهده میگیرد.
موضوع رقابت میان تلویزیون و شبکه خانگی
میانِ همه حرف و حدیثها و مخالفتها و موافقتها یک بحث مهم وجود دارد و آن ادامه رقابت سریالسازی است؛ مصداق بارز آن گفتوگوی لایو و زنده محمدحسین لطیفی کارگردان شناختهشده سینما و تلویزیون که در جریان این گپوگفت به این نکته اشاره کرد:"تلویزیون خودش بهعنوان یک رقیب برای نمایش خانگی مطرح میشود و نباید این رقابت از بین برود. تلویزیون میتواند نمایندگان مؤثرتری در شوراهای ساخت و نمایش این شبکه رسانهای داشته باشد تا استانداردهای محتوایی گوشزد شود. تلویزیون ضمانت اجرایی بدهد، من نظرم این است که اگر در راستای این منویات و استانداردهای درست، جلو بروید تلویزیون هم این سریال را پخش میکند."
تنبیه سازندگان ناتمامهای خانگی
اما همه اذعان به پروانههای ساخت و نمایشِ نامطلوب دارند؛ لطیفی هم به این واقعیت اشاره کرد: "به کسانی پروانه بدهید که اینکارهاند و هرکسی رسیده با شرایط ویژهای و رفتید جلو و سال گذشته پروانه دادهایم، اکثراً ساخته نشده است، بنابراین ایجاد بیکاری برای بچههای ما میکند و سرمایه مشخص دارند و پول مشکوک ندارند."، یا در خصوص سریالهای ناتمامِ نمایش خانگی که باید سازندگانش تنبیه شوند چنین گفت: "باید شرایط تنبیهی برای مجموعهای که نیمهکاره رها میشود، لحاظ کنند. حداقل نیمی از کار را ساخته باشند و کار مجوز نمایش بگیرد."
پولهای کثیف و روابط مبتذل و سخیف
این واقعیت مهمی است که ارشاد، حاشیهسازان، شائبهاندازان و دستاندرکارانش نمیتوانند از آن فرار کنند؛ سریالهای خانگی مسئلهساز شدهاند، چه از حیث پولشویی و سرمایههایی که با شائبه کثیف بودن وارد فرآیند تولید برخی از این آثار شدند و چه نمایش روابط مبتذل و سخیفی که بهدلیل نبود قصهگویی تنها روش برای بازاریابی برخی آثار نمایشی شدهاند، اتفاقی که در مورد برخی از این سریالها منجر به توقف در ابتدای راه توزیع و تکرار مراحل بازبینی برای ادامه عرضه شد، حتی برخی در این میان، شبکه نمایش خانگی را ضرر برای سینماگری و تولید سریال و فیلم دانستند؛ چرا که گرانی تولید و دستمزدها، پولهای بادآورده و محتواهای رهاشده و بعضاً خوانده و نظارتنشده، همه، میدان را بهسمتی هدایت میکند تا متولیان دیگری پیدا کند؛ طبیعتاً در این میان جدیترین گزینه سازمان صداوسیما است.
سکوت مدیران و تولد متولی جدید
مدیران صداوسیما و حتی بعضاً خود وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سکوت پیشه کردهاند تا آرام آرام تولد متولی جدید شبکه نمایش خانگی را دور هم جشن بگیرند؛ چرا که بهسراغ مدیران مربوطه در تلویزیون رفتیم اما ترجیح دادهاند فعلاً چیزی نگویند و از طرفی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم تلویح را به تصریح، ترجیح داده است. شواهد همهچیز را بهسمتِ زیرمجموعههایی در سازمان صداوسیما میبرد. بسیاری درباره این اعتقاد سؤال دارند: "آیا VODها در قالب صوت و فراگیر تعریف میشوند یا خیر؟"، وقتی به تعریف حوزه صوت و تصویر فراگیر یا همان "ساترا" نگاه کنیم میبینیم که محتوای صوتی و تصویری که بهصورت گسترده و یکسویه و بدون الزام به شناسایی مخاطب از طریق فرستندههای امواج رادیویی یا شبکههای کابلی ماهوارهای و اینترنتی توزیع میشود و یا قابلیت توزیع دارد و همچنین محتوای مربوطه زنده و یا دارای جدول پخش زمانی است به این سازمان زیرمجموعه صداوسیما ارتباط پیدا میکند، بنابراین شکی نیست که VODها را زیرنظر سازمان صوت و تصویر فراگیرند.
باید جلوی سلاخی اخلاق و خانواده گرفته شود
اگر قرار باشد صداوسیما وارد میدانِ نمایش خانگی شود، حتماً باید نهادهای پژوهشی و دانشگاهی پشتیبانی کنند تا سریالهای صرفاً "بفروش" و دور از سبک زندگی امروزِ نمایش خانگی، فرمانشان را بهسمتِ سبک زندگی ایرانی بچرخانند، چرا که رفتارهای افسارگسیخته عمده سریالهای خانگی، جریان ضدفرهنگی و خانوادگی خطرناکی را در حال شکل دادن است. باید هرچه زودتر جلوی این رفتار صرفاً تجاری و غیرهنری را گرفت. بخشی از نقدها و ایرادات به سریالهای تلویزیون هم وارد است؛ وقتی تک و توک به امیدآفرینی توجه میشود، بعضاً خانواده در مهجوریت و اخلاق سلاخی میشود. بخشی از سریالهای تلویزیون با طعم بدبختی، درماندگی و استیصال روی آنتن میرود و طنزهای امروز تلویزیون هم مسیری بهتر از لوسی و لودگی پیدا نمیکنند.
گرفتن هر قسمت 40میلیون و سخره شخصیت ایرانی
بنابراین صداوسیما و هر مقام تصمیمگیرنده دیگر باید برای پیشبرد انسانیت، اخلاق و خانواده پا به عرصه سیاستگذاری و تصمیمگیری برای سریالهای نمایش خانگی بگذارد و از طرفی تلویزیونیها هم برای توسعه و رشد و بازگشت به اصالت در سریالسازی، مقابل امید نایستند؛ همچون برخی که آمدهاند تا امید را از خانواده ایرانی بگیرند. خردمندان جایگزین تاجران در نمایش خانگی شوند؛ کسانی که بهخاطر گرفتن هر قسمت 40 میلیون، انسانیت و شعور و شخصیت ایرانی را بهسخره نگیرند، سینماگرها و هنرمندانی که خودشان مدعی سبک زندگی اصولیاند خودشان مقابل دوربینهایی قرار نگیرند که مولّدِ سبک زندگی تغییریافته آمریکای دهه 30 و 40 است. شاید این جمله تکراری باشد اما نظارت و کنترل باید بهسمت پژوهشگری و دانشگاهی برود و اگر صداوسیما قرار است پا به این میدان بگذارد باید به آن جمله معروف حضرت امام خمینی(ره) که "صداوسیما دانشگاه است"، تأسی کنند.
وقتی جایِ تولیدکننده و پخشکننده عوض میشود
علی اکبر تحویلیان تهیهکننده تلویزیون اعتقاد دارد که مشکل از آنجایی بهوجود آمد که پخشکنندهها وارد فرآیند تولید شدند، خط و مرز مسئولین پخش با تولیدکنندگان از بین رفت، اینها همهچیز را تحتالشعاع قرار داد و آسیب زد. اگر به همان روال سابق تولیدکننده و پخشکننده برگردد شاید جلوی بسیاری از این آسیبها گرفته شود، VODها پخشکنندهاند نباید وارد عرصه تولید میشدند. وقتی پخشکنندهها وارد فضای تولید میشوند این کموکیف محتوایی کمتر مورد توجه قرار میگیرد و بیشتر به مقوله تجارت و سودآوری تأکید میشود. اینجا خواهناخواه تلویزیون بهعنوان بخش مهم و مؤثری در فرهنگسازی جامعه، مسئولیت پیدا میکند که جلوی این آسیبهای فرهنگی را بگیرد. بهنظر میرسد ارشاد باید همان رویه اعتبار به تولیدکننده و پخشکننده را به روال و تعادل قبل برساند. شاید این آسیبهای محتوایی کمتر شود و این در هم آمیخته شدن خط و مرزها و مسئولیتها هم از بین برود.
وی درباره تصمیم نهایی جابهجایی مسئولیت از ارشاد به صداوسیما، افزود: تلویزیون نمیتواند نسبت به آسیبهای فرهنگی بیتفاوت باشد، دستگاهی که مسئولیت بخش عظیم فرهنگی جامعه را بهعهده دارد. فعلاً همه منتظریم که چه اتفاقی خواهد افتاد، صوت و فراگیر این مسئولیت را میپذیرد و یا این واگذاری در جای دیگری اتفاق میافتد. VODها صوت و فراگیرند و باید کمیتههای بررسی شکل بگیرند و همهچیز را مشخص میکند.
لاکچریترین فیلم در سینمای هند، هندی است!
برزو نیکنژاد که در نمایش خانگی فصل دوم "ساخت ایران" را ساخته و در تلویزیون این روزها منتظر شروع "باخانمان" در مردادماه است گفت: من همیشه سعی کردهام در تلویزیون و نمایش خانگی بهترین کارها را انجام دهیم، اما در هر صورت بهنظر میآید در نمایش خانگی همه لاکچریتریم. بحث واگذاری مسئولیت از ارشاد به تلویزیون مطرح شده که از این به بعد تصمیمگیرنده سریالهای خانگی، تلویزیون باشد یا در جای دیگری تصمیمگیری شود. صداوسیما و ارشاد سالهای سال با همدیگر همکاری داشتند حتی قبلاً یادتان باشد کارهای مشترکی بین این دو سازمان و دستگاه، تولید شده و اکران و یا پخش شده است، در جایی فاصلههایی اتفاق افتاد که طیف مخاطب در سینما گسترده نیست و حرفهایی را راحتتر بزنیم.
وی اضافه کرد: طیف گستردهای وارد سینما نمیشوند اما وقتی همین فیلمها روی آنتن تلویزیون میآید و یا در VODها پخش میشود مخاطب گستردهتری دارند. هرکدام ادبیات و شکل و شمایل خاص خودشان را دارند، در سینما طیف خاص و در تلویزیون، عموم مردم پای گیرندههایشان همه سریالها و برنامهها را میبینند. من شاید در محیط خصوصیتری راحتتر حرف بزنم اما در مجامع عمومی، مراقبت میکنم که هرچیزی را نگویم. ما در سریالهای تلویزیونی قطعاً این برآورد کارهای نمایش خانگی و VODها را نداریم، خود به خود بر کیفیت کارها و حضور بازیگرانش تأثیر میگذارد؛ در تلویزیون خط قرمزها و چارچوبها جدیترند و بهگونهای ما در تلویزیون روی خط قرمز بندبازی میکنیم، چون طیف وسیعتری بیننده تلویزیوناند؛ مثل بمب ساعتی که به یک ثانیه برسد التهاب را بیشتر میکند در مقایسه با بمب ساعتی 15ثانیهای که این التهاب و هیجان را کمتر میکند. در VOD سازنده به خط قرمز نزدیکتر میشود و دستش برای دستمزد هم بازتر است.
این کارگردان سینما و تلویزیون، تأکید کرد: الآن اگر قرار باشد تصمیمگیرنده و بانی سریالهای خانگی، تلویزیون باشد اسمش را باید بگذاریم تلویزیون خصوصی. بعضی از کارگردانها در کل دنیا رؤیا میفروشند، ما در تفسیر این موقعیتهای رؤیاپردازانه و لاکچری، باید فضا را ایرانی کنیم. همه اینها باید در قالب زندگیهای شرعی ایرانی اتفاق بیفتد. وقتی شما لاکچریترین فیلم را در سینمای هند ببینید متوجه میشوید اینها هندیاند و یا در ژاپن، چین و کره فارغ از چهرهشان، نوع رفتار و داستانپردازیشان هم به این نکته اشاره دارد، در هر صورت باید به این بام و دوهواها پایان داد.
* باید منتظر ماند که کنترل سریالهای خانگی را کدام بخش صداوسیما بهدست میگیرد یا در دقیقه 90، دوباره ارشاد با همان رویه دنبال خواهد کرد و نام متولی جدیدتری به میان خواهد آمد. با همه تفاصیل فرهنگ امری جدی و مهم است که این روزها ملعبه یکسری از محتواهای نازل و لوکسبازیهای شبکه نمایش خانگی قرار گرفته و در این بین سریالهای تلویزیون هم با فیلمنامههای ضعیف و بازیگران دستچندم، مخاطب را خسته و درمانده کرده است. هرچه زودتر باید تدبیری اندیشیده شود تا شاهدِ اتفاقات خوبی در عرصه سریالسازی تلویزیونی و خانگی باشیم.
منبع: الف
کلیدواژه: سریال های تلویزیون شبکه نمایش خانگی سریال های خانگی تلویزیون هم دست می گیرد پخش کننده سبک زندگی سریال ها آسیب ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۵۶۴۰۸۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حال موسیقی ایران خوب است
«بهنظرم وضعیت موسیقی ما در حال بهبود است و البته این گفته من نیست و گفته خیلی از بزرگان حال حاضر موسیقی ایران است. » این بخشی از گفتههای علیرضا طلیسچی، خواننده شناختهشده و پرطرفدار پاپ است که توانسته جایگاهش را با کنسرتهایی که برگزار میکند، تثبیت کند.
به گزارش ایسنا، به نقل از همشهری، تولید و پخش رئالیتیشوها، از «مافیا» گرفته تا «پدرخوانده»، در شبکههای نمایش خانگی داغ است و یکی از این برنامهها که اینروزها طرفداران قابل توجهی پیدا کرده، رئالیتیشو «زودیاک» است که با عنوان «شبهای مافیا» بازی جذابی برای طرفدارانش پخش میکند. در این برنامه یک قاتل سریالی به نام زودیاک شهروندان و مافیای سیسیل را هدف قرار میدهد. در این برنامه محمد بحرانی نقش گرداننده بازی را بر عهده دارد.
سریال «شبهای مافیا: زودیاک» به کارگردانی محمدرضا رضائیان در سال۱۴۰۲ ساخته شده است. در فصل دوم این رئالیتیشو، فرزاد حسنی، دارا حیایی، جواد خواجوی، محیا دهقانی، متین ستوده، مجتبی شفیعی، علیرضا طلیسچی، سعید فتحی روشن، بهار قاسمی، مریم مؤمن، مهدی مهدیپور و امیرحسین هاشمی به هنرمندی پرداختهاند.
علیرضا طلیسچی یکی از خوانندگان شناختهشده و پرطرفدار پاپ است؛ خوانندهای که توانسته جایگاهش را با کنسرتهایی که برگزار میکند تثبیت کند. این خواننده پاپ که متولد۶۴ است، از میانه دهه۸۰ فعالیتش را به شکل رسمی آغاز کرد و تکآهنگهایش طرفداران خاص خودش را دارد. طلیسچی در این گفتوگو از حضورش در برنامه «شبهای مافیا» میگوید و در بخشهای دیگری از این گفتوگو از وضعیت امروز موسیقی صحبت کرده است.
این روزها رئالیتیشوهای متنوعی در شبکه نمایش خانگی پخش میشود. چطور شد که در برنامه «شبهای مافیا: زودیاک» شرکت کردید؟
از طریق تیم تولید به برنامه دعوت شدم و علاقه داشتم که ببینم چطور میتوانم در این سناریو بازی کنم. من قبلا هم در یک شو، مافیا بازی کرده بودم، اما بهنظرم «زودیاک» شیکتر است و پیچیدگیهایش بازی را برای بیننده جذابتر میکند.
خیلیها به برد و باخت در یک مسابقه اهمیت میدهند. برد و باخت برای شما چطور بود؟
شرکت در این برنامه بیشتر برایم جنبه سرگرمی دارد. اینطور نگاه میکنم که با یک گروه خوب دور هم هستیم و هدفمان این است که برای بینندههای برنامه لحظاتی حال خوب ایجاد کنیم که امیدوارم به چنین نتیجهای رسیده باشیم.
اخیرا در نمایش خانگی، محصولاتی در حوزههای مختلف ورزش، موسیقی، مذهبی و... تولید شده است. از نظر شما، تولید برنامههای حوزه موسیقی مثل «صداتو» چه تأثیری بر ارتباط بیشتر مردم با موسیقی دارد؟
ساخت برنامههای خوب در این حوزه به ارتباط بیشتر مردم با موسیقی کمک میکند، اما اینکه این برنامهها بتواند هنرمند بسازد مبحث دیگری است، چون یک خواننده هرقدر هم تخصصی وارد یک حوزه بشود، تا جو کار و فعالیت حرفهای در فضای تولید و صحنه را تجربه نکند، به موفقیت نمیرسد. از نظر من، ورود به عرصه خوانندگی و فضای حرفهای موسیقی کاملا نیازمند تجربه این واقعیت است. تمام این مسابقاتی هم که اخیرا تولید و پخش شده یکیدو چهره را به فضای موسیقی معرفی کرده، اما به لحاظ ایجاد سرگرمی برای مردم کاملا موفق ظاهر شدهاند و اگر از این قبیل برنامهها باز هم تولید شود، به فهم و درک بیشتر مردم از فضای موسیقی کمک قابل توجهی میکند.
پیشنهادی برای حضور در برنامههای موسیقی داشتهاید؟
پیشنهاد داشتهام، اما علاقه نه، چون بهنظرم در جایگاهی نیستم که بخواهم کسی را قضاوت کنم و اصولا هم موسیقی تا یک جایی بهصورت علمی و پایه آموختنی است و از آن به بعدش دیگر سلیقهای میشود. پس قضاوت کردن راجع به صداها را باید به مردم بسپاریم.
این روزها بازار کنسرتهای پاپ داغ است. درست است که موسیقی کشور افت و خیزهای زیادی دارد و با مشکلات خاص خودش دست و پنجه نرم میکند، با این حال اوضاع این روزهای موسیقی کشور چطور است؟
بهنظرم وضعیت موسیقی ما در حال بهبود است و البته این گفته من نیست و گفته خیلی از بزرگان حال حاضر موسیقی ایران است. موسیقی ما در سالهای اخیر دچار تحولات عجیب و غریبی شد که بخشی از این تحولات مثبت بود و بخشی هم منفی. خوشحالم که با ورود هنرمندان حرفهایتر و صداهای قشنگتر و احساس بیشتری که در کارها وجود دارد موسیقی دارد از آن حالت قبلی بیرون میآید و خودش را ترمیم میکند.
برویم سراغ مسئله ترند شدن برخی از قطعههای موسیقی مثل قطعه «پاقدم» که اخیرا بسیار شنیده و معروف شد. چه میشود که یک کار اینطور دیده و شنیده و پرطرفدار میشود؟
بخش زیادی از این اتفاق مربوط به تجربه است و بخشی هم سلیقه و هوش بازار. ولی در نهایت کارها را مردم برجسته میکنند، یعنی اگر مردم کاری را دوست داشته باشند، آن کار به موفقیت بزرگی میرسد. «پاقدم» یک قطعه موسیقی دهه شصتی است که در آن استانداردهای ضبط موسیقی آن دوران کاملا رعایت شده و فکر میکنم جدا از تنظیم و میکس و مستر خوب امیربهادر دهقان، شعر و ترانه و ملودی هم خیلی به کارهای آن دهه نزدیک است.
شما در قطعههای معروفتان هم سبک شاد دارید و هم قطعههای احساسی و غمگین. تمایل مردم بیشتر به شنیدن کدام یک است؟
اگر به تاریخمان رجوع کنید، میبینید که مردم ما پر از غم و غصه بودهاند و طبیعتا تمایلشان به آهنگهای شاد بیشتر است. در کنسرتها هم همینطور است. وقتی یک پدر بودجه مشخصی برای خانوادهاش کنار میگذارد تا در کنسرت شرکت کنند، دلش نمیخواهد که مجددا در فضای غمگین قرار بگیرند. بنابراین تمایلشان به شنیدن و همراهی در خواندن آهنگهای شاد بیشتر است. البته از قدیم موسیقی شاد نسبت به موسیقی غمگین بیشتر شنونده و طرفدار داشته است.
این روزها مدام نام خوانندههای جدیدی را میشنویم که در فضای مجازی معرفی میشوند. یا گاهی روی بیلبوردها تبلیغ کنسرت خوانندههایی را میبینیم که خیلیها نمیشناسندشان. این افزایش ورود به عرصه خوانندگی اتفاق مثبتی است یا منفی؟
ما خوانندگانی داشتهایم که با یک قطعه روی صحنه آمدهاند و بقیه قطعههایشان حالت مکمل همان یک قطعه را داشته. از آن طرف هم هنرمندی داشتهایم که با هر قطعه جدید مخاطبان بیشتری را جذب کرده و بهتدریج معروف شدهاست. در هر صورت، دیده شدن یک اثر هنری و محبوب شدن هنرمند به مردم بستگی دارد.
به تجربه حوزههای هنری دیگر مثل بازیگری هم فکر میکنید یا پیشنهادی داشتهاید؟
من یکبار این را تجربه کردم و متأسفانه بازخورد خوبی از این کار نداشتم، به خاطر اینکه تیم تولید آن کار تیمی که فکر میکردم نبود. البته بازیگران و بقیه عوامل همه خوب بودند، اما تجربه خوبی برای من نبود و ترجیح میدهم که فعلا دوباره آن فضا را تجربه نکنم و در کار خودم پیش بروم، هرچند از آینده و تصمیمات بعدیام خبر ندارم.
رئالیتیشوها توانستهاند تا اندازه ای شبکه نمایش خانگی را متحول کنند
در چند سال اخیر پلتفرمها به کاربران امکان میدهند فیلمها و سریالها را بهصورت آنلاین تماشا کنند و بهسرعت به رقیبی برای تلویزیون تبدیل شدهاند.
یک مقایسه ساده در تولیدات و سریالهای پخششده در ابتدای سال۱۴۰۳ تا امروز میان پلتفرمهای نمایش خانگی و تلویزیون نشان میدهد تلویزیون با وجود آنکه نسبت به سال گذشته با کمکردن حساسیتهایی سعی در جذب هنرمندان و چهرههای مطرح کرده اما باز هم بازی را در زمین رقابت با پلتفرمهای پخش نمایش خانگی واگذار کرده است.
این روزها تولید رئالیتیشوها و برنامههای مسابقه که در شبکه نمایش خانگی تولیدشده، توانسته جذابیت زیادی برای مخاطب امروز بهوجود بیاورد، مخاطبی که تنها با تماشای سریال و فیلم نمیتواند اوقات فراغت خود را پر کند. بنابراین از یکسو پلتفرمهای گوناگون در شبکه نمایش خانگی در بیشتر سریالهای خود توانستهاند با تمرکز بر جذابیتهای داستانی و استفاده درست از ستارگان سینما و تئاتر تولیدات جذابی را پیش روی مخاطب بگذارند و از سوی دیگر با تولید و پخش برنامههای مختلف نشان دادهاند توجه به ذائقه مخاطب برایشان مهم است و در بخشهایی موفق شدهاند.
البته دامنه صنعت سرگرمی آنقدرگسترده است که ما در تلویزیون یا حتی شبکه نمایش خانگی هنوز نتوانستهایم رقابتی با برنامههای خارجی داشته باشیم. با این حال، برخی از این برنامهها توانستهاند آنقدر جذاب باشند که تماشاگران فصلهای آن را دنبال میکنند.
VODها طیف گستردهای از فیلمها و سریالها را از سراسر جهان به کاربران ارائه میدهند. این امر بهمعنای انتخاب بیشتر برای بینندگان و رهایی از محدودیتهای برنامههای روتین است.
نمیتوان منکر این موضوع شد که پلتفرمهای نمایش خانگی با ارائه فرصتی جدید برای پخش فیلمها و سریالهای ایرانی، به افزایش تولید محتوای داخلی در این کشور کمک کردهاند. این امر منجر به ایجاد شغلهای جدید و رونق صنعت سرگرمی ایران شده است.
VODها در حال حاضر نقش مهمی در صنعت سرگرمی ایران ایفا میکنند و ظرفیت این را دارند که در آینده نقش مهمتری ایفا کنند. با رفع چالشهای موجود، VODها میتوانند به گزینهای محبوبتر برای سرگرمی در ایران تبدیل شوند و بهطور قابلتوجهی بر نحوه تماشای فیلم و سریال توسط مردم ایران تأثیر بگذارند.
انتهای پیام